کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خطش دمید وبه عشاق مهربان گردید
    ازین بهار چه گلهای خوش عیان گردید
    هزار تشنه جگر را به آب خضر رساند
    خطی که گرد لب لعل دلستان گردید
    به چشم رخصت پرواز نامه خواهد داد
    قیامتی که ز رخسار او عیان گردید
    ز خاک نرگس وگل چشم بسته می روید
    ز شرم روی تو هرجا عرق فشان گردید
    به خشک مغزی ما ای گل شکفته بساز
    که چرب نرمی ما صرف باغبان گردید
    شکوه حسن گل آن عندلیب را دریافت
    که همچو بیضه زمین گیر آشیان گردید
    نثار تیغ تو کردم به رغبتی جان را
    که خضر دلزده از عمر جاودان گردید
    همیشه صبح امیدش ز خاک می خندد
    ز مغز هر که تسلی به استخوان گردید
    کمینه خار وخس او عنان خودداری است
    به آن محیط که سیلاب ما روان گردید
    به نو بهار خط سبز چشم بد مرساد
    که در زمان خط آن حسن قدردان گردید
    جهان پیر جوان شد ز حسن یوسف ما
    ز ماه مصر زلیخا اگر جوان گردید
    چنان ز حسن تو شد عام عاشق آزاری
    که شمع نیز به پروانه سرگردان گردید
    چو ماه عید کند جلوه در نظر صائب
    ز بار عشق قد هر که چون کمان گردید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha