کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سودای عشق ما را بی نام وبی نشان کرد
    از ما چه می توان بردباماچه می توان کرد
    از خواب غفلت ما در سنگ چون شرر ماند
    شوقی که کوهها را ابر سبک عنان کرد
    امید خانه سازی از عاشقان مدارید
    از خارخار نتوان سامان آشیان کرد
    شوری که در دل ماست شوقی که در سرماست
    از سنگ می تواند سرچشمه ها روان کرد
    شیرین کلامی ما کاری که کرد با ما
    چون خواب صبح ما را در دیده ها گران کرد
    ای ابر بی مروت تا چند خشک مغزی
    ما را غبار خاطر از دیده ها نهان کرد
    با شوخ چشمی عشق کوه شکیب هیچ است
    در سنگ این شرررا پنهان نمی توان کرد
    سررشته تأمل هر کس که داد از دست
    چون شمع صائب آخر سردرسرزبان کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha