کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو شمع، جان ز نسیم سحر دریغ مدار
    ز دوستان سبکروح سر دریغ مدار
    ز بوی سوختگی روح تازه می گردد
    ز شمع خرده جان چون شرر دریغ مدار
    درین حدیقه اگر دوستدار چشم خودی
    نظر ز مردم روشن گهر دریغ مدار
    یکی است کام نهنگ و صدف درین دریا
    ز هر که لب بگشاید گهر دریغ مدار
    به کار دشمن خونخوار خود گره مپسند
    ز هیچ آبله ای نیشتر دریغ مدار
    به یک نظر سر شبنم به آفتاب رسید
    توجه از من بی پا وسر دریغ مدار
    جبین روشن خورشید لوح تعلیمی است
    که روی زرد خود از هیچ در دریغ مدار
    چو آفتاب اگر میل تاج زر داری
    ز هیچ ذره فروغ نظر دریغ مدار
    شکوفه گل ز وصال ثمر به ریزش چید
    ز خاک راهگذر سیم و زر دریغ مدار
    سری ز رخنه دیوار باغ بیرون کن
    ز هیچ راهنوردی ثمر دریغ مدار
    درین دو هفته که میراب این چمن شده ای
    نظر ز صائب آتش جگر دریغ مدار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha