کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل ز تن چون دور شد وامی شود غمگین مباش
    کور را فرزند بینا می شود غمگین مباش
    گر ترا از کار کردن فرصت گفتار نیست
    رفته رفته کار گویا می شود غمگین مباش
    چون حباب این عقده کز کسب هوا در کار توست
    از نسیمی عین دریا می شود غمگین مباش
    گر ترا در پرده دل هست حسن یوسفی
    مشتری بسیار پیدا می شود غمگین مباش
    در کنار گل نخواهد ماند شبنم جاودان
    آخر از پستی به بالا می شود غمگین مباش
    گر نسیم صبح غافل از گشاد دل شود
    این گره چون غنچه خود وا می شود غمگین مباش
    خون به مهلت مشک شد درناف آهوی ختن
    گریه های تلخ صهبا می شود غمگین مباش
    جوهر تیغ زبان لاف یک دم بیش نیست
    صبح کاذب زود رسوا می شود غمگین مباش
    نقطه خاک سیه، صائب اگر صاحبدلی
    دلنشین تر از سویدا می شود غمگین مباش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha