کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز مستی در شکر خندست دایم لعل سیرابش
    گریبان چاک دارد شیشه را زور می نابش
    لب میگون او را نیست وقت خط برآوردن
    ز موج بوسه نو خط می نماید لعل شادابش
    ز خواب ناز گفتم چشم اورا خط برانگیزد
    ندانستم کز این ریحان گرانتر می شود خوابش
    ندیده حسن خود را، کس حریف اونمی گردد
    نگه دارد خدا از صحبت آیینه و آبش !
    اگر افتد به مسجد راه آن سرو خرامان را
    عجب دارم نگیرد تنگ در آغوش، محرابش
    زسیر باغ جنت دامن افشان می رود بیرون
    نگاهی را که سازد شوق رخسار تو بیتابش
    بغیر از خود پرستی طاعتی ازوی نمی آید
    خودآرایی که باشد خانه آیینه محرابش
    به زینت خواجه مغرورست از دنیا، نمی داند
    که چون خاکستر اخگرهاست پنهان زیر سنجابش
    تمنای رهایی دارم از دریای خونخواری
    که چون لاله است خونین، کاسه های چشم گردابش
    ز دریا کم نگردد سوزش پنهان من صائب
    مگر آبی زند بر آتش من لعل سیرابش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha