کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نکشیدیم شبی سیمبری در بر خویش
    دست ماهمچو سبو ماند به زیر سر خویش
    نیست پروانه من قابل دلسوزی شمع
    مگر ازگرمی پرواز بسوزم پر خویش
    گردن شیشه می حکم بیاضی دارد
    که کسی از خط پیمانه نپیچد سر خویش
    چند مژگان تو بااهل نظر کج بازد؟
    هیچ کس تیر نینداخته بر لشکر خویش
    نیستی اخگر، ازین پرده نیلی بدر آی
    چند در پرده توان بود زخاکستر خویش؟
    کشتی خویش به ساحل نتوانی بردن
    تادرین بحر فلاخن نکنی لنگر خویش
    چون به بیداری ازان روی نظر بردارد؟
    آنکه در خواب نهد آینه زیرسرخویش
    خبر از مستی سرشار ندارد صائب
    هرکه مستانه نزد در دل خم ساغر خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha