کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر چه می زند آتش به عالم روی تابانش
    گلو تر می شود از دیدن سیب زنخدانش
    عتاب و نازو دشنامش چه خواهد بود حیرانم
    ستمکاری که باشد چین ابرو مد احسانش
    گل و شبنم به چشمش روی اشک آلود می آید
    نگاه هر که افتاده است بر رخسار خندانش
    چه باشد حال ما سرگشتگان در حلقه زلفی
    که گوی آسمان سالم نجست از زخم چوگانش
    ز حیرت آب چون آیینه برجا خشک می ماند
    به هر گلشن که گردد جلوه گر سرو خرامانش
    نسیمی را که راه افتد به زلف مشکبار او
    شود ناسور داغ لاله زار از گرد جولانش
    من آن روزی که نخلش بارور می گشت می گفتم
    که خونها در دل عالم کند سیب زنخدانش
    به عزم رفتن از گلزار چون قامت برافرازد
    گل از بی طاقتی چون خار آویزد به دامانش
    چه برخود راست چون فانوس می سازی لباسی را
    که هر شب شمع دیگر سر برآرد از گریبانش
    به آب زندگانی چهره شوید تازه رخساری
    که چون صائب نواسنجی بود درباغ و بستانش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha