کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر کنند از رشته جانها زه پیراهنش
    از لطافت رنگ گرداند بیاض گردنش
    دور باش شرم را نازم که با آن خیرگی
    دست خالی می رود بیرون نسیم از گلشنش
    آن که با تیغ تغافل می کشد صید حرم
    کی به خون چون منی آلوده گردد دامنش؟
    خانه ای کز روی آتشناک او روشن شود
    تاقیامت می جهد آتش ز چشم روزنش
    کاسه دریوزه سازد دیده یعقوب را
    ماه کنعان در هوای نکهت پیراهنش
    چشم شوخ آهوان در پرده نتواند پرید
    چون کمند انداز گردد غمزه صیدافکنش
    تاجر کنعان ندارد صائب این سامان حسن
    گل یکی از خوشه چینان است گرد خرمنش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha