کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جوهر ذاتی نمی خواهد ز کس اکسیر خویش
    گوهر از گرد یتیمی می کند تعمیر خویش
    کاسه فغفور رابر فرق خاقان بشکند
    هرکه را باشد ولی نعمت ز چشم سیر خویش
    پیچ و تاب بیقراری رشته جان من است
    می برم چون آب هرجامی روم زنجیر خویش
    آهوان ناز سگ لیلی به مجنون می کنند
    عشق در هر جا که باشد می کند تأثیر خویش
    زخم من از گردخجلت رخنه دیوار شد
    اینقدر غافل نباشد بود از نخجیر خویش
    می برد رنگ از رخ یاقوت خون گرم ما
    رحم کن ای سنگدل برجوهر شمشیر خویش
    در رکاب سیل نتوانی شدن واصل به بحر
    تا نشویی دست رغبت صائب از تعمیر خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha