صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۹۱۶: جوهر ذاتی نمی خواهد ز کس اکسیر خویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جوهر ذاتی نمی خواهد ز کس اکسیر خویش گوهر از گرد یتیمی می کند تعمیر خویش کاسه فغفور رابر فرق خاقان بشکند هرکه را باشد ولی نعمت ز چشم سیر خویش پیچ و تاب بیقراری رشته جان من است می برم چون آب هرجامی روم زنجیر خویش آهوان ناز سگ لیلی به مجنون می کنند عشق در هر جا که باشد می کند تأثیر خویش زخم من از گردخجلت رخنه دیوار شد اینقدر غافل نباشد بود از نخجیر خویش می برد رنگ از رخ یاقوت خون گرم ما رحم کن ای سنگدل برجوهر شمشیر خویش در رکاب سیل نتوانی شدن واصل به بحر تا نشویی دست رغبت صائب از تعمیر خویش صائب تبریزی