کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میکند جان درتن امید، لعل باده نوش
    روی آتشناک، خون بوسه می آرد به جوش
    چین ابرو در شکست دل قیامت می کند
    ساعد سیمین سبکدست است درتاراج هوش
    از هوسناکان خطر دارند گل پیراهنان
    وای برآن گل که می افتد به دست گلفروش
    در سینه مستان نمی باشد نصیحت را اثر
    سرمه نتوانست کردن چشم گویا راخموش
    غنچه در دست نسیم صبح عاجز می شود
    برنیاید با نگاه خیره،شرم پرده پوش
    کم نشد از گریه شوری کز محبت داشتم
    آب گوهر دیگ دریا را نیندازد زجوش
    عقل پیش عشق نتواند نفس را راست کرد
    تالب دریا بود سیلاب راصائب خروش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha