صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۹۰۶: میکند جان درتن امید، لعل باده نوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میکند جان درتن امید، لعل باده نوش روی آتشناک، خون بوسه می آرد به جوش چین ابرو در شکست دل قیامت می کند ساعد سیمین سبکدست است درتاراج هوش از هوسناکان خطر دارند گل پیراهنان وای برآن گل که می افتد به دست گلفروش در سینه مستان نمی باشد نصیحت را اثر سرمه نتوانست کردن چشم گویا راخموش غنچه در دست نسیم صبح عاجز می شود برنیاید با نگاه خیره،شرم پرده پوش کم نشد از گریه شوری کز محبت داشتم آب گوهر دیگ دریا را نیندازد زجوش عقل پیش عشق نتواند نفس را راست کرد تالب دریا بود سیلاب راصائب خروش صائب تبریزی