کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عقل اگر از سرپرد زاغ جگر خواری مباش
    مغز اگر بیجا شود آشفته دستاری مباش
    حلقه تن گر ز سیلاب فناصحرا شود
    در سواد اعظم دل چار دیواری مباش
    رشته جان گر شود کوته ز مقراض اجل
    برمیان جسم کافر کیش زناری مباش
    باد هستی از سر بی مغز اگر بیرون رود
    یک حباب پوچ در دریای زخاری مباش
    ازشنیدن گر شود معزول گوش ظاهری
    در بساط قلزم و عمان صدف واری مباش
    لب اگر خامش شود، یک رخنه غم بسته گیر
    چشم اگر پوشیده گردد، داغ خونباری مباش
    پای سیر از خواب سنگین اجل گر بشکند
    خاکدان دهر را بیهوده رفتاری مباش
    چند صائب بردل گم گشته خواهی خون گریست؟
    در جگر پیکان زهر آلود خونخواری مباش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha