کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای زلف سرکش تو ز بالا کشید ه تر
    مژگان و چشم شوخ تو از هم رمیده تر
    از من مپوش چهره که فردوس تازه روی
    شبنم نداشته است ز من پاک دیده تر
    حیرانی جمال تو شد انجمن فروز
    سیماب را ز آینه کرد آرمیده تر
    عاشق چگونه در نظر آرد ترا، که هست
    سر تا به پای حسن تو از هم رمیده تر
    هر چند آفتاب به هر کوچه ای دوید
    رسوایی من است به عالم دویده تر
    عاشق کسی بود که چو بی اختیار شد
    دارد عنان شرم و ادب را کشیده تر
    زنهار پا ز عالم حیرت برون منه
    کانجاست آسمان ز زمین آرمیده تر
    زندان به روزگار شود دلنشین و ما
    هر روز می شویم ز دنیا گزیده تر
    شاخ از ثمر خم و بی حاصلی فزود
    هر چند بیشتر قد ما شد خمیده تر
    در کام مار دم زده، انگشت مارگیر
    هرگز نبوده است ز من دل گزیده تر
    صائب مقام دام بود خاکهای نرم
    پرهیز کن ز هر که بود آرمیده تر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha