کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرچند جهانسوز بود جلوه دلدار
    این شعله دو بالاشود از جامه گلنار
    درجامه گلگون، کمر نازک آن شوخ
    از لعل بود همچو رگ لعل نمودار
    چون آب که از پرده یاقوت نماید
    پیداست تن نازکش از جامه گلنار
    درجامه آل آن رخسار عرقناک
    در عرصه گلزار بود ساغر سرشار
    مهری است که از کوه بدخشان شده طالع
    در جامه لعلی رخ نورانی دلدار
    درجامه گلگون ز می افروخته عارض
    بااین دو سه آتش چه کند تشنه دیدار؟
    خونریزتر از تیغ بود موج خرامش
    جان چون به کنار آید ازین قلزم خونخوار؟
    فریاد که بی پرده شد از جامه گلرنگ
    خون خوردن پنهانی آن غمزه خونخوار
    پوشیدن خون نیست به نیرنگ میسر
    این بخیه محال است بیفتد به رخ کار
    از خجلت آن چهره گل آواره شد از باغ
    سهل است اگر لاله نهد پای به کهسار
    افزوده شد اسباب جگرخواری صائب
    زان پیکر سیمین به ته جامه گلنار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha