کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شربت بیماری دل تیغ سیراب است و بس
    صندلی درد سر ویرانه سیلاب است و بس
    گم مکن ره، خضر اگر تیری به تاریکی فکند
    چشمه حیوان دم شمشیر سیراب است و بس
    مجلس اهل ریا چون بوریا افسرده است
    آن که دارد آتشی در سینه محراب است و بس
    تا گریبان مردم عالم به خون آلوده اند
    پاکدامانی که می بینیم قصاب است و بس
    ای که می پرسی که در ملک محبت باب چیست
    اشک گرم و چهره خونین همین باب است و بس
    تیره روزان را خبر از گردش سیاره نیست
    بشکند چون رنگ بر رخسار، مهتاب است و بس
    نیست صائب زاهدان خشک را نور شعور
    مشرق روشن ضمیران عالم آب است و بس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha