کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خط برآورد وترو تازه است بستانش هنوز
    می چکد خون بهارازخارمژگانش هنوز
    می توان گل چیداز روی عرقناکش همان
    می توان می خورد از لبهای خندانش هنوز
    می تواندهمچومغزپسته درشکرگرفت
    طوطیان خوش سخن را شکرستانش هنوز
    رشته طول امل رامی دهد عمردراز
    باکمال کوتهی زلف پریشانش هنوز
    ناله زنجیر نتواند نفس را راست کرد
    از هجوم بندیان درکنج زندانش هنوز
    گر چه صبح عارضش شام غریبان شدز خط
    داغ داردصبح راشام غریبانش هنوز
    گر چه رنگ آشتی خط برعذارش ریخته است
    میچکد ز هرعتاب از تیغ مژگانش هنوز
    می نشاند صبح رادرخون بیاض گردنش
    خنده برگل میزندچاک گریبانش هنوز
    گر چه سنگ وتیغ مژگان اوکرده است مهر
    بوی خون میآید از چاه زنخدانش هنوز
    گر چه گردیده است از خط حسن او پا دررکاب
    چشم روشن می شود از گرد جولانش هنوز
    گر چه خضر تشنه لب جانی دراو نگذاشته است
    می توان مرد ازبرای آب حیوانش هنوز
    گرچه پروای کمانداری نداردابرویش
    میشودازدل ترازو تیر مژگانش هنوز
    گرچه طی شد روزگاردولت طومارزلف
    از خط سحر آفرین باقی است دیوانش هنوز
    (گرچه درابرسیاه خط نهان کرده است رو
    خیره میگرددنظرازماه تابانش هنوز)
    درخزان حسن ،صائب از هجوم بلبلان
    نیست جای ناله کردن درگلستانش هنوز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha