صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۷۴۴: هرچند جهانسوز بود جلوه دلدار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرچند جهانسوز بود جلوه دلدار این شعله دو بالاشود از جامه گلنار درجامه گلگون، کمر نازک آن شوخ از لعل بود همچو رگ لعل نمودار چون آب که از پرده یاقوت نماید پیداست تن نازکش از جامه گلنار درجامه آل آن رخسار عرقناک در عرصه گلزار بود ساغر سرشار مهری است که از کوه بدخشان شده طالع در جامه لعلی رخ نورانی دلدار درجامه گلگون ز می افروخته عارض بااین دو سه آتش چه کند تشنه دیدار؟ خونریزتر از تیغ بود موج خرامش جان چون به کنار آید ازین قلزم خونخوار؟ فریاد که بی پرده شد از جامه گلرنگ خون خوردن پنهانی آن غمزه خونخوار پوشیدن خون نیست به نیرنگ میسر این بخیه محال است بیفتد به رخ کار از خجلت آن چهره گل آواره شد از باغ سهل است اگر لاله نهد پای به کهسار افزوده شد اسباب جگرخواری صائب زان پیکر سیمین به ته جامه گلنار صائب تبریزی