کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سخن دریغ مداراز سخن کشان زنهار
    به تشنگان برسان آب را روان زنهار
    ز آستانه دل جوی آنچه می جویی
    مبر نیاز به هر خاک آستان زنهار
    نشست و خاست درین بوستان چوشبنم کن
    مشو به خاطر نازکدلان گران زنهار
    به پاره دل ولخت جگر قناعت کن
    مریز آب رخ خود برای نان زنهار
    مباد خواب گرانت کند بیابان مرگ
    مده زدست سر راه کاروان زنهار
    به عیب خویش به پردازتاشوی بی عیب
    مباش آینه عیب دیگران زنهار
    نمی توانی اگر تن به بی نیازی داد
    مگیر هیچ به جز عبرت از جهان زنهار
    نظر به عاقبت حرف کن دهن بگشا
    نشان ندیده منه تیر در کمان زنهار
    اگر چه صدق به خون شست صبح را رخسار
    میار جز سخن راست بر زبان زنهار
    اگر به ساحل مقصد رسیدنت هوس است
    چو موج باش درین بحر خوش عنان زنهار
    جهان رباط خراب وجهانیان سفری
    مخواه خاطر جمع از مسافران زنهار
    کجی وراستی آ ب روشن است ازجوی
    مبند کجروی خود به آسمان زنهار
    تراکه هست پریزاد معنوی صائب
    مبین به صورت بی معنی بتان زنهار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha