کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بهار دربغل غنچه ریخت پنهان زر
    کند کریم به سایل نهفته احسان زر
    زهرکه دل بگشاید ترا گرامی دار
    که گل دهدبه نسیم سحر به دامان زر
    مدارحاصل خود را ز غمگساردریغ
    که می دهند به می بی دریغ مستان زر
    چو غنچه زر به گره اهل دل نمی بندند
    که هست برگ خزان پیش باددستان زر
    همان ز حرص پرددیده ات چوموج سراب
    اگر به فرض شود ریگ این بیابان زر
    بهوش باش که دندان نمودن است از شیر
    شد به روی تو گرچون ستاره خندان زر
    نبسته است چنان فلس را به تن ماهی
    که خواجه بسته زحرص خسیس برجان زر
    چنان که مار شود اژدهازطول زمان
    شود بلای خداچون رودبه همیان زر
    ز ریگ روغن بادام می کشدصائب
    گرفت هرکه به ابرام ازبخیلان زر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha