کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غنچه مستور از نقاب برآمد
    گل ز پریخانه حجاب برآمد
    برخوری از عمر کز نظاره رویت
    عمرسبکسیراز شتاب برآمد
    از غم روی که آه سردسحرگاه
    از جگرگرم آفتاب برآمد
    رشته امید تا ز خلق گسستم
    رشته جانم ز پیچ وتاب برآمد
    دامن الفت ز چنگ خلق کشیدم
    کبک من از پنجه عقاب برآمد
    شکوه ز دوران کنم دگربه چه امید
    خون به قدح ریختم شراب برآمد
    قطره بسیار زد سرشک ندامت
    تا دل غافل مرا از خواب برآمد
    از لب خودبرنداشت مهر خموشی
    آبله سیراب از سیراب برآمد
    دامن شب را ز کف چو صبح ندادم
    تا ز گریبانم آفتاب برآمد
    آه که از چله خانه صدف آخر
    گوهر من پوچ چون حباب برآمد
    از صدف تربیت نداشت امیدی
    قطره من گوهراز سحاب برآمد
    از تری روزگار تیره نگشتیم
    اخگر ما زنده دل ز آب برآمد
    گرچه نهفتم ز خلق سوختگی را
    گردجهان بوی این کباب برآمد
    چون به عتابش امیدوارنباشم
    خون به دلم کرد مشک ناب برآمد
    شد می گلرنگ اشک تلخ ندامت
    گل به بغل ریختم گلاب برآمد
    گرد علایق کجا و سینه صائب
    سیل تهیدست ازین خراب برآمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha