کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نمی گردد به خاموشی نهان درد
    ز رنگ چهره دارد ترجمان درد
    اگر دل ز آهن وفولاد باشد
    کند چون موم نرمش در زمان درد
    ترا آن روز آید بر هدف تیر
    که سازد قامتت را چون کمان درد
    بود روشن چراغش تا سحرگاه
    به هر منزل که گردد میهمان درد
    به سیم قلب ارزان است یوسف
    به نقد جان نمی گردد گران درد
    سمندر سالم از آتش برآید
    به اهل عشق باشد مهربان درد
    شود محکم بنای دردمندی
    دواند ریشه چون در استخوان درد
    منال از درد اگر کامل عیاری
    که مردان راست سنگ امتحان درد
    اگر آلوده درمان نسازی
    کند درد ترا درمان همان درد
    حبابی چون محیط بحر گردد
    چه سازد نیم دل با یک جهان درد
    گره گردد چو داغ لاله در دل
    نسازد آه را گر خوش عنان درد
    ز حال دردمندان گربپرسی
    نخواهد کردنت آخر زبان درد
    چه می کردند صائب دردمندان
    اگر پیدا نمی شد در جهان درد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha