کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم مارا صبح پیری شد شکر خواب دگر
    قامت خم شد کمند عمر را تاب دگر
    خواب غفلت خانه در چشم گرانجانی که کرد
    می شود شور قیامت پرده خواب دگر
    از دل چاک است ما را قبله حاجت روا
    رو نمی آریم هر ساعت به محراب دگر
    شسته ایم از عالم اسباب ما هرچند دست
    حلقه بر در می زند هر لحظه سیلاب دگر
    گر چه پیری قامت ما را کمان حلقه ساخت
    بهر سرگردانی ماگشت گرداب دگر
    گرچه پیری برد گیرایی ز دست اختیار
    هر سرمو گشت برتن نبض بیتاب دگر
    گرچه در جمعیت اسباب پریشانی است جمع
    می پرد چشمم همان در جمع اسباب دگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha