کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فریب دل مخور از دیده شیرانه اخگر
    که از یک قطره (می)پر می شود پیمانه اخگر
    دل عشاق دریک پله دارد شادی و غم را
    به یک نرخ است عود و خس به وحدتخانه اخگر
    اگر چون گل گریبان چاک سازد جای آن دارد
    زدل آن را که درپیراهن افتد دانه اخگر
    فضایی همچو آب زندگانی درنظر دارد
    شرر راکی نشیند دل به ماتمخانه اخگر؟
    ز داغ لاله درتابم که بااین تنگ ظرفیها
    جگر دارانه بر سر می کشد پیمانه اخگر
    زدلسوزی به چشم روشن خود می دهد جایش
    اگر خاشاک می آید به مهمانخانه اخگر
    دل ما می جهد آخر ز قید چرخ بر انجم
    سپند ما نخواهد مانددر غمخانه اخگر
    چه آتش بود عشق انداخت در دامان این صحرا
    که شد هر دانه زنجیر مجنون دانه اخگر
    بررویی که من زان آتشین رو دیده ام صائب
    به یک صحبت سمندر راکند بیگانه اخگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha