کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نخواهد دردمند عشق او میخانه دیگر
    که از هر داغ دارد درنظر پیمانه دیگر
    پریشان سیر ناقوسی ز دل در آستین دارم
    که آوازش برآید هردم از بتخانه دیگر
    درین دریای پر شور آن حبابم من، که می سازد
    به امید خرابی هر نفس غمخانه دیگر
    من آن مرغ غریبم بوستان آفرینش را
    که غیر از زیر بال خود ندارم خانه دیگر
    ز حرف سرد ناصح غفلتم افزود بر غفلت
    نسیم صبح شد خواب مرا افسانه دیگر
    به دل خوردن قناعت کن اگر از اهل دنیایی
    که مرغ این قفس جز دل ندارد دانه دیگر
    نمی کوشید چندین عشق درویرانی دلها
    اگر می داشت آن گنج گهر ویرانه دیگر
    ندارد زلف بی پروای او فکر هواداران
    و گرنه هر دل صد چاک دارد شانه دیگر
    ندارم با یتیمی چون گهر پروایی از غربت
    که از تاج شهان هرگوشه دارم خانه دیگر
    اگر دست از عنان این دل پرشور بردارم
    ز هر مویم چو مجنون سرزند دیوانه دیگر
    چنین ویران کند گر خانه ها را شهسوار من
    نخواهد ماند غیر از خانه زین خانه دیگر
    نمی سوزد چراغ عالم افروزی که من دارم
    بغیر از آرزوی عاشقان پروانه دیگر
    مخور صائب فریب مردمی از چشم جادویش
    که هر کس راکند درخواب از افسانه دیگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha