کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد خرابات مغان از توبه ام زیر و زبر
    می زند باد مخالف بحر را بر یکدگر
    توبه من بازگشت عالمی راشد سبب
    لشکری را گاه بیدل می کند یک بیجگر
    از لب میگون او قانع به دشنامم که می
    از رگ تلخی دواند ریشه دردل بیشتر
    درنمی آید به چشم موشکاف از نازکی
    ورنه بیش از جوهر تیغ است تاب آن کمر
    خط به لعل آتشین یارشد خضر رهم
    روز روشن دود می گرددبه آتش راهبر
    نیست جز کاهش نصیب عاشق از سیمین بران
    رنج باریک است رزق رشته از قرب گهر
    بس که چرخ آهنین بازو مرا درهم فشرد
    مغزمن صد پیرهن ازاستخوان شد خشک تر
    رشته اشک از درازی درنمی آید به چشم
    دستگاه خنده است از چشم سوزن تنگتر
    شهپر زرین زنور خود چو طاوسش دهد
    شمع اگر پروانه راسوزد به ظاهر بال وپر
    نیستم نومید از تردستی پیر مغان
    چون سبوهر چند دستم خشک شد در زیر سر
    حسن رافیض نظر بازان کند صائب تمام
    تا نپیوندد به شبنم گل نگردد دیده ور

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha