کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو خوش است اتحادی که حجاب تن نماند
    که من آن زمان شوم من که اثر ز من نماند
    شده محو جان روشن تن ساده لوح غافل
    که ز شمع غیرداغی به دل لگن نماند
    ز کلام پوچ عالم جرسی است پر ز غوغا
    به چه خلوت آورم رو که به انجمن نماند
    ز نشان ونام بگذر به امید بازگشتن
    که عقیق نامجو را هوس یمن نماند
    چو قلم ازان ز خجلت سرخودبه زیر دارم
    که ز من به جای چیزی به جز از سخن نماند
    همه شب در انتظارم که چو شمع صبحگاهی
    نفسی بر آرم از دل که نفس به من نماند
    نگذاشت جان روشن اثری ز جسم صائب
    که زشمع هیچ بر جا ز گداختن نماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha