کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از خرام ناز منت بر زمین دارد بهار
    هر طرف صد خرمن گل خوشه چین دارد بهار
    تختش از بادست و چتر از ابر و لشکر از پری
    اسم اعظم چون سلیمان بر نگین دارد بهار
    یک نفس یک جا ز شوخیها نمی گیرد قرار
    طرفه گلگونها ز گل در زیر زین دارد بهار
    می تواند یک نفس تسخیر کرد آفاق را
    صبح اقبالی چو شاخ یاسمین دارد بهار
    نامه ای سربسته از هر غنچه نشکفته ای
    از برای بلبلان در آستین دارد بهار
    از دل و دین می کند بی برگ هر کس را که یافت
    دست تاراج خزان در آستین دارد بهار
    خنده های دلگشا صائب بود در سینه اش
    گر به ظاهر بر جبین از غنچه چین دارد بهار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha