کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که رنگ شکسته ای دارد
    دل در خون نشسته ای دارد
    حرف عشق از کسی درست آید
    که زبان شکسته ای دارد
    در سرایی است فرش نور حضور
    که چراغ نشسته ای دارد
    حاجت خود به چرخ سفله مبر
    که دل زنگ بسته ای دارد
    چون سپند آن که سوزش از خودنیست
    ناله جسته جسته ای دارد
    گر کمان پاشکسته است چون تیر
    قاصد پی خجسته ای دارد
    همچو ابرو دلش دونیم بود
    هر که چون چشم خسته ای دارد
    روی او را چه نسبت است به ماه
    ماه روی نشسته ای دارد
    هر که افتاده ست پسته دهان
    دل زنگار بسته ای دارد
    می کند صید آن رمیده غزال
    هر که دام گسسته ای دارد
    برکهنسال شعر تازه مخوان
    که دل پینه بسته دارد
    هیچ اگر در بساط صائب نیست
    دل از قیدرسته ای دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha