کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از ترک گفتگو دل با معنی آشنا شد
    مهر خموشی من جام جهان نما شد
    بید از ثمر نظر بست وصل نبات دریافت
    دل ترک مدعا کرد کارش به مدعا شد
    دریای پاک گوهر صورت نمی پذیرد
    از خودگسست هر کس با معنی آشنا شد
    از وصل بحر گوهر زافسردگی است محروم
    هر دل که آب گردید سرچشمه بقا شد
    نقش قدم نباشد از خویش رفتگان را
    از جستجوی ظاهر نتوان دچار ما شد
    شیرینی شکر خواب در خانه اش زند موج
    از فقر هر که قانع با فرش بوریا شد
    تا ممکن است زنهار لب را به خنده مگشا
    دیگر کمرنبندد هر غنچه ای که واشد
    شد جلوه پریزاد موج سراب عالم
    آیینه دل من روزی که با صفا شد
    هرچند بودپنهان از دیده نوبهاران
    هربرگ سبز ماراچون خضررهنما شد
    برگوی بی سروپاچوگان نمی کند رحم
    آماده سفر شو چون قامتت دوتاشد
    پیش از هلاک هر کس چشم از جهان نپوشید
    از صدهزار یوسف می بایدش جدا شد
    شدنفس بی بصیرت از ضعف تن زمین گیر
    آسوده گشت پایش کوری که بی عصا شد
    گل را که بیوفا کرد یارب درین گلستان
    شبنم ز صحبت گل گرزان که بیوفا شد
    مرغ چمن ز غیرت سرزیربال دزدید
    روزی که نکهت گل همصحبت صبا شد
    در چشم آن ستمگر صائب به برگ کاهی است
    هرچنداستخوانم از درد کهربا شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha