کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خط تو تیغ به رخسار آفتاب کشید
    هزار حلقه به گوشش ز پیچ وتاب کشید
    ز خط چگونه کنم ترک آن لب میگون
    که می توان عرق از درد این شراب کشید
    ز خط حضور دل داغ دیده می داند
    به سایه رخت خود آن کس کز آفتاب کشید
    به پیچ وتاب ازان زلف او سرآمد شد
    که پیش موی میان مشق پیچ وتاب کشید
    به زخمی از دم تیغ تو سرفراز نشد
    اگر چه جاذبه من ز آهن آب کشید
    کباب همت مردانه زلیخایم
    که یوسف از چه کنعان به جای آب کشید
    شدم مقید دنیا ز تشنه چشمیها
    به دام خویش مرا موجه سراب کشید
    بود بجا ز سخن آبرو طمع کردن
    اگر توان ز گل کاغذی گلاب کشید
    ز پیچ تاب مکش سر چو بیدلان صائب
    که رشته را به گهر سر ز پیچ وتاب کشید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha