کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اندیشه ز کلفت دل بیتاب ندارد
    پروای غبار آینه آب ندارد
    از فکر مکان جان مجرد بود آزاد
    حاجت به صدف گوهر نایاب ندارد
    درمان بود آن درد که اظهار توان کرد
    آن زخم کشنده است که خوناب ندارد
    در فقر وفنا کوش که جمعیت خاطر
    فرش است در آن خانه که اسباب ندارد
    ریزد ز هم از پرتو منت دل نازک
    ویرانه ما طاقت مهتاب ندارد
    سر گرم طلب باش که چندان که روان است
    از زنگ خطر اینه آب ندارد
    بر آینه ساده دلان نقش گران است
    دیوار حرم حاجت محراب ندارد
    صائب به چه امید برآییم ز غفلت
    بیداری ما آگهی خواب ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha