کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم تو که پروای نظر باز ندارد
    چون است که از سرمه نظر باز ندارد
    اهل دل وحرف گله آمیز محال است
    در قافله ما جرس آواز ندارد
    طومار شکایت چه به دستش دهی ای دل
    پروای سر زلف خود از ناز ندارد
    چون رو به ره شوق گذاریم که از ضعف
    رنگ رخ ما قوت پرواز ندارد
    گل آب شد از ذوق نواسنجی بلبل
    آتش اثر شعله آواز ندارد
    هر کس نتواند به تو حال دل خود گفت
    هر تیغ زبان جوهر این راز ندارد
    کبکی که نریزد ز لبش قهقهه شوق
    شایستگی چنگل شهباز ندارد
    صائب من وتو بلبل دستان زن شوقیم
    ما را ز نوا فصل خزان باز ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha