کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش وقت گروهی که در اندیشه یارند
    چون کعبه روان روی به دیوار ندارند
    در دامن یارند چو آیینه شب وروز
    هر چند گرفتار درین گرد وغبارند
    دارند بر این سبز چمن سیر چو پرگار
    هر چند که چون نقطه مرکز به قرارند
    گردن نکشند از خط تسلیم به هر حال
    گر بر سر تختند وگربرسر دارند
    پوشیده به ظاهر نظر خود ز دو عالم
    از داغ درون واله آن لاله عذارند
    آه است درین باغ نهالی که نشانند
    اشک است درین مزرعه تخمی که بکارند
    خود را نشمارند ز ارباب بصیرت
    با آن که شرر در جگر سنگ شمارند
    آسوده ز سیر فلک و گردش چرخند
    حیرت زده جلوه مستانه یارند
    آیند چو با خویش کم از مور ضعیفند
    در بیخبری پشه سیمرغ شکارند
    از خرقه پشمینه توان یافت که این جمع
    بی دیده بد نافه آهوی تتارند
    چون شبنم پاکیزه گهر جسم گدازان
    در دامن گلزار به خورشید سوارند
    جمعی که به آن گلشن بیرنگ رسیدند
    آسوده ز نیرنگ خزانند وبهارند
    قانع به شکار خس وخارند ز گوهر
    چون موج گروهی که طلبکار کنارند
    جمعی که به این نقش ونگارند نظرباز
    محروم ز رخساره بی پرده یارند
    صائب خبری نیست نهان از دل ایشان
    هر چند به ظاهرخبر از خویش ندارند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha