کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با روی تو آیینه روشن چه نماید
    بی چهره گلرنگ تو از گل چه گشاید
    در روز چسان جلوه کند کرم شب افروز
    با چهره تابان تو چون مهر برآید
    شبنم نرباید ز چمن جلوه خورشید
    زینسان که نگاه تودل از خلق رباید
    از نغمه محال است شود باز دل تنگ
    از باد نفس غنچه پیکان نگشاید
    گر عاشق لب تشنه شود واصل دریا
    چون موج محال است که زنجیر نخاید
    از دل سیهی برتوگران است غم و درد
    در آینه تار پری دیو نماید
    روشن نشد از باده گلرنگ مرا دل
    از آینه تردست چه زنگار زداید
    هر چند سزاوار ستایش بود از خلق
    آن مرد تمام است که خود را نستاید
    قانع نکشد منت احسان ز کریمان
    آب گهراز ریزش دریا نفزاید
    صائب ز فراق تو ز گفتار برآمد
    در فصل خزان بلبل بیدل چه سراید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha