کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون شبنم می بر رخ جانان بنشیند
    در آب وعرق چشمه حیوان بنشیند
    شرمنده خونگرمی اشکم که همه عمر
    نگذاشت مراگردبه مژگان بنشیند
    دل صاف کن آن گاه ز ماحرف طلب کن
    از آینه طوطی به دبستان بنشیند
    مژگان شمرم بوسه زنم بر کف پایش
    در چشمم اگر خار مغیلان بنشیند
    آن کس که چو یوسف بودش چشم عزیزی
    شرط است که یک چند به زندان بنشیند
    از طعنه خامان نشود کند طبیعت
    کی آتش سوزنده به دامان بنشیند
    گر خضر ببیند لب جان پرور او را
    در ماتم سر چشمه حیوان بنشیند
    هر کس که چو صائب به تکلف نکند زیست
    پیوسته چو گل خرم وخندان بنشیند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha