کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حکم است که کار شب آدینه بسازند
    کار خرد از باده دیرینه بسازند
    دریا به نظر تنگتر از چشم حباب است
    کم ظرف کسانی که به گنجینه بسازند
    خوش وقت گروهی که ز اسباب تعلق
    چون نافه به یک خرقه پشمینه بسازند
    این قوم خودآرا که کنون برسردستند
    وقت است نگین خوداز آیینه بسازند
    گنجینه دل را که پی گوهر مهرست
    حیف است که پراز خزف کینه بسازند
    واعظ تو همان در درک الاسفل جهلی
    بهرتو اگرمنبر صد زینه بسازند
    امسال گلی برسربازار نیامد
    مرغان به همان مستی پارینه بسازند
    جز صورت قاتل نکندعکس پذیری
    از سنگ مزارم اگرآیینه بسازند
    صائب دل او صاف شداز ناله گرمم
    از سنگ بودرسم که آیینه بسازند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha