صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۴۰۹: حکم است که کار شب آدینه بسازند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حکم است که کار شب آدینه بسازند کار خرد از باده دیرینه بسازند دریا به نظر تنگتر از چشم حباب است کم ظرف کسانی که به گنجینه بسازند خوش وقت گروهی که ز اسباب تعلق چون نافه به یک خرقه پشمینه بسازند این قوم خودآرا که کنون برسردستند وقت است نگین خوداز آیینه بسازند گنجینه دل را که پی گوهر مهرست حیف است که پراز خزف کینه بسازند واعظ تو همان در درک الاسفل جهلی بهرتو اگرمنبر صد زینه بسازند امسال گلی برسربازار نیامد مرغان به همان مستی پارینه بسازند جز صورت قاتل نکندعکس پذیری از سنگ مزارم اگرآیینه بسازند صائب دل او صاف شداز ناله گرمم از سنگ بودرسم که آیینه بسازند صائب تبریزی