کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون پسته زبان در دهنم زنگ برآورد
    آخر گل خاموشی من این ثمر آورد
    در پای خزان ریخت گل و لاله این باغ
    رنگی که به رخساره به خون جگر آورد
    در کام تو زهر از کجی توست وگرنه
    هر کس که چونی راست شد اینجا شکر آورد
    ما بیخبران طالع مکتوب نداریم
    ورنه که ازان آیه رحمت خبرآورد
    فریاد که با طوطی ما سخت طرف شد
    هر جغد که امروز سر بیضه برآورد
    قانع به زبونی مشو از نفس که اینجا
    گردن کسی افراخت که خصم سرآورد
    معراج وصال تو نه اندازه ما بود
    این مور به اقبال شکر بال برآورد
    معراج وصال تو نه اندازه ما بود
    این مور به اقبال شکر بال برآورد
    صد شکر که ننشست ز پا همت صائب
    تا درد غریبی به وطن از سفر آورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha