کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل را چه خیال است به می شاد توان کرد
    این غمکده ای نیست که آباد توان کرد
    گر دامن وحشت ادب عشق نگیرد
    خون در دل بیرحمی صیاد توان کرد
    معذور بود هر که فراموش کند از من
    وحشی تر ازانم که مرا یاد توان کرد
    از ناله جرس را نگشاید گره دل
    دل چون تهی از درد به فریاد توان کرد
    هرگز نشود تیر کج از زور کمان راست
    ما را چه خیال است که ارشاد توان کرد
    چون شعله خس نیم نفس بیش نباشد
    از مستی اگر وقت خوش ایجاد توان کرد
    از فکر کنی خالی اگر شیشه دل را
    از ذکر خدا پر ز پریزاد توان کرد
    فریاد که در سینه من بر سر هم غم
    چندان نفتاده است که فریاد توان کرد
    دل نیز خنک می شود از آه سحرگاه
    صائب اگر آتش خمش از باد توان کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha