کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روشن دلم ز باده گلفام می شود
    ظلمت برون ز خانه به گلجام می شود
    هر گلشنی که هست در او دور باش منع
    بر بلبل آشیان قفس ودام می شود
    از همدمان شود دل پر خون سبک ز غم
    دل شیشه را تهی ز لب جام می شود
    لبهای خامش است در رزق را کلید
    محروم بیش سایل از ابرام می شود
    از مهر وماه نعل فلکها در آتش است
    تا صبح راست کرد نفس، شام می شود
    گردید دل ز چشم پریشان نظر، سیاه
    روشن اگر چه خانه ز گلجام می شود
    زنگ از دل سیه به نصیحت نمی رود
    عنبر ز جوش بحر فزون خام می شود
    عیسی به چرخ سود سر از پشت پا زدن
    این راه دور قطع به یک گام می شود
    آن را که شوق کعبه مقصد دلیل شد
    چشم سفید جامه احرام می شود
    موج سراب سلسله جنبان تشنگی است
    حسرت فزون ز نامه و پیغام می شود
    آن را که بادبان عزیمت توکل است
    موج خطر سفینه آرام می شود
    بر ساده لوحی آن که کند پشت چون عقیق
    عالم سیه به دیده اش از نام می شود
    صائب نمی شود دهنش تلخ از خمار
    قانع ز بوسه هر که به پیغام می شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha