کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از گرمروان خار مغیلان گله دارد
    اینجاست که نشتر خطر از آبله دارد
    از درد شکایت دل بی حوصله دارد
    این خار ز پیراهن یوسف گله دارد
    چون آه مصیبت زده آرام ندارم
    دست که خدایا سر این سلسله دارد
    این قافله از خواب گران است گرانبار
    فریاد چه تاثیر درین مرحله دارد
    از دست تهی راهرو عشق ننالد
    پا بر سر گنج گهر از آبله دارد
    از گردش چشم تو فلک بی سر وپا شد
    پیداست حبابی چه قدر حوصله دارد
    ز ابلیس خطر بیش بود پیشروان را
    از گرگ جگر دار خطر سر گله دارد
    چون نقش قدم هر قدم از پوست بر آید
    هر کس خبر از دوری این مرحله دارد
    خون می چکد از شعله آواز جرس را
    تا چشم که سر در پی این قافله دارد
    تشریف گرفتاری ما عاریتی نیست
    کز موجه خود آب روان سلسله دارد
    بر هم خورد از جوهر خود آینه صاف
    حیرت زده از جنبش مژگان گله دارد
    با شوق جهانگرد دو گام است دوعالم
    صائب چه غم از دوری این مرحله دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha