کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مژگان ز موج اشک گریزان نمی شود
    جوهر ز آب تیغ پریشان نمی شود
    خار طلب نمی کشد از پای جستجو
    تا گرد بادمحو بیابان نمی شود
    گردون به وادی غلطی افتاده است
    این راه دور قطع به جولان نمی شود
    چشم سیه دل تو قیامت شناس نیست
    ورنه کدام روز که دیوان نمی شود
    نتوان به آه لشکر غم را شکست داد
    این ابر از نسیم پریشان نمی شود
    پیوسته همچو خانه آیینه روشن است
    کاشانه ای که مانع مهمان نمی شود
    نتوان گره به اشک زدن راز عشق را
    شبنم نقاب مهر درخشان نمی شود
    مجنون عبث به دامن صحرا گریخته است
    پوشیده این چراغ به دامان نمی شود
    موری که روزی از قدم خویش می خورد
    قانع به روی دست سلیمان نمی شود
    چین در کمند زلف فکندن برای چیست
    سنگ از فلاخن تو گریزان نمی شود
    جان داد صبح بر سر یک خنده خنک
    غافل همان ز خنده پشیمان نمی شود
    در وادیی فتاده مرا کار در گره
    کز زخم خار، آبله گریان نمی شود
    غافل مشو ز خال ته زلف آن نگار
    پیوسته این ستاره نمایان نمی شود
    صائب تلاش صحبت درمان زبی تهی است
    ورنه کدام درد که درمان نمی شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha