کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عاشق ز رفتن دل بیتاب می برد
    فیضی که خاک از آمدن آب می برد
    در سینه های صاف نگیرد قرار دل
    آیینه اختیار ز سیماب می برد
    در چشم داغ دیده کشد سرمه از نمک
    پروانه را کسی که به مهتاب می برد
    نگذاشت آب در جگر تیغ زخم من
    جان از سفال تشنه کجا آب می برد
    رویی که چشم من شده محو نظاره اش
    بیطاقتی ز گوهر سیراب می برد
    مستانه جلوه های تو ای آب زندگی
    گردش ز یاد حلقه گرداب می برد
    از پیچ وتاب رشته عمرش گره شود
    از هر دلی که موی میان تاب می برد
    در باده نشأه از نظر زاهدان نماند
    چشم ندیدگان ز گهر آب می برد
    صائب مرا چو آب خمار آورد به هوش
    هرچند هوش خلق می ناب می برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha