کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشاق را خرام تو از خویش می برد
    سیل بهار هر چه کند پیش می برد
    هر کس که بی رفیق موافق سفر کند
    با خود هزار قافله تشویش می برد
    از بوته گداز زر پاک را چه نقص
    از نیکوان چه صرفه بد اندیش می برد
    دست از کرم مدار که از خوان پرنعیم
    رزق تو لقمه ای است که درویش می برد
    از زخم تیغ غوطه به خون بیشتر زند
    هر کس ستمگرست ستم بیش می برد
    آن را که تازیانه ز رگهای گردن است
    هر دعوی غلط که کند پیش می برد
    بگذر ز جمع مال که زنبور بی نصیب
    با خویشتن ز شان عسل نیش می برد
    کج نیز راست می شود از قرب راستان
    صائب اگر ز تیر کجی کیش می برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha