کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گیرم نقاب دور ز سیمای او کنند
    کو چشمی آنچنان که تماشای او کنند
    در اولین نگاه به معراج می رسند
    عشاق اگر نظاره بالای او کنند
    مژگان به هم نمی زند از آفتاب حشر
    چشمی که باز بر رخ زیبای او کنند
    هر ساعتش به عمر درازی برابرست
    عمری که صرف زلف دلارای او کنند
    افتد کلاه عقل ز سر کاینات را
    هر گه نظر به قامت رعنای اوکنند
    لغزید پای عالمی از لطف ساعدش
    ای وای اگر نظر به سراپای او کنند
    حوران برآورند سر از روزن بهشت
    بی پرده تا ز دور تماشای او کنند
    در آتش است نعل دل داغ دیدگان
    تا همچو لاله جای به صحرای اوکنند
    پرگاروار هر دو جهان با دل دو نیم
    جولان به گرد نقطه سودای او کنند
    صائب عطیه ای است که کمتر ز وصل نیست
    ما را اگر رها به تمنای او کنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha