کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن راکه زخمی از دم شمشیر او بود
    بی چشم زخم آب حیاتش به جو بود
    آسودگی به خواب نبیند تمام عمر
    آن را که خار پیرهن از آرزو بود
    هرکس زجود پیر خرابات آگه است
    دستش همیشه در ته سر چون سبو بود
    دست خود از غبار تعلق کسی که شست
    جایز بود نمازش اگر بی وضوبود
    رنگی که نیست عاریتی چون شراب لعل
    درآفتاب زرد خزان سرخ روبود
    گر خامه را کند دو زبان جای حرف نیست
    چون کاغذ دورو طرف گفتگو بود
    صائب کجا ز عالم بیرنگ بو برد
    هر کس که قبله نظرش رنگ وبو بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha