کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غیر از دل دو نیم که خندان چوپسته بود
    بر هر دری که روی نهادیم بسته بود
    قسمت نگر که طوطی بی طالع مرا
    روی سخن به آینه زنگ بسته بود
    قحط سخن نداشت مرا از سخن خموش
    این رشته از گرانی گوهر گسسته بود
    بخت سیاه پرده چشم حسود شد
    این جغد در خرابه ماپی خجسته بود
    دلها از آن مسخر من شد که همچو زلف
    پرواز من همیشه به بال شکسته بود
    دیوار شد میان من وآتش جحیم
    گرد خجالتی که به رویم نشسته بود
    روزی که بود دل ز کمر بستگان تو
    از کهکشان سپهر میان رانبسته بود
    صائب نباخت لنگر صبر از جفای چرخ
    چون کوه زیر تیغ به تمکین نشسته بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha