کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن آفتاب رو چو خریدار من شود
    گوهر سپند گرمی بازار من شود
    من کیستم که یار خریدار من شود
    گوهر فروز گرمی بازار من شود
    هر چند گوهرم، ز حیا آب می شوم
    گر خاک راه یار خریدار من شود
    بنیاد من به آب رسانید آگهی
    کو حیرتی که خانه نگهدار من شود
    چون لشکر شکسته به صد راه می روم
    کو جذبه ای که قافله سالار من شود
    دربار من چو شمع به جز اشک و آه نیست
    رحم است بر کسی که خریدار من شود
    چون سرو نیست جز گره دل ثمر مرا
    بیچاره قمریی که هوادار من شود
    دیگر سیاهی از سر داغش نمی رود
    گر آفتاب شمع شب تار من شود
    ز اقبال عشق، باز چو بند قبا کنم
    نه آسمان اگر گره کار من شود
    سنگ از فروغ گوهر من آب می شود
    این شیشه خانه چیست که زنگار من شود
    دریا کف نیاز گشوده است از صدف
    تا خوشه چین کلک گهربار من شود
    از طوطیان گرانی زنگار می کشد
    آیینه ای که واله گفتار من شود
    از لشکر ستاره فزون است داغ من
    چون صبح پنبه دل افگار من شود
    تا کی غبار هستی موهوم همچو خواب
    صائب حجاب دیده بیدار من شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha