کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن را که در جگر نفس آتشین بود
    خورشید آسمان وچراغ زمین بود
    چون ماه حسن ساخته بیش ازدوهفته نیست
    مارا نظر به حسن خدا آفرین بود
    معلوم شد زخواب گران گذشتگان
    کآسودگی نهفته به زیر زمین بود
    روزی به آبروی نیابند خاکیان
    رزق تنور از قفس آتشین بود
    چون آفتاب هر که ننازد به اعتبار
    گر بر فلک رود نظرش بر زمین بود
    آن خرمن گلی که نظر نیست محرمش
    مپسند بی حجاب در آغوش زین بود
    چون برق و باد دولت دنیا سبکروست
    در دست دیو یک دو سه روزی نگین بود
    گویند سنت است که در وقت احتضار
    ذکر بلند ورد زبان حزین بود
    چون ذکر را بلند نگوییم روز وشب
    ماراکه هرنفس نفس واپسین بود
    جان تازه شد ز روی عرقناک او مرا
    باران نرم روزی مغز زمین بود
    صائب صبور باش که تا یار خوشدل است
    عاشق همیشه خسته و زار و حزین بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha